انتشار عکسی از دختر شهید رضایینژاد در پاریس همراه تیم اعزامی به پارالمپیک خبرساز شد.
علت همراهی دختر شهید رضایی نژاد با تیم پارالمپیک ایران در پاریس اعلام شد.
شهره پیرانی همسر شهید رضایی نژاد توضیح داد که دخترش آرمیتا به عنوان سرپرست معنوی تیم پارالمپیک ایران در پاریس حضور دارد.
موضوعی که با واکنش کاربران مجازی مواجه شده است!
بیوگرافی شهره پیرانی
دکتر شهره پیرانی, متولد ۶ بهمن ۱۳۵۸ در آبدانان استان ایلام , فارغ
التحصیل دکترای علوم سیاسی است. او همسر شهید داریوش رضایی نژاد است که در
سال ۹۰ به شهادت رسید.
«شهره پیرانی» در سال ۷۶ در رشته علوم سیاسی وارد دانشگاه تهران میشود و
بعد از شهادت همسرش موفق به اخذ دکترا می شود و هم اکنون استاد دانشگاه و
مدتی نیز اجرای برنامه «ملازمان حرم» را بر عهده داشت، او میگوید:«من قرار
بود فقط یک قسمت را اجرا کنم و اگر میدانستم ۲۶ قسمت است، اصلاً قبول
نمیکردم. بااینحال شرطهایی داشتم و اصلاً زیر بار قالبهایی که کارگردان
میگذاشت، نمیرفتم.
بررسیها نشان میدهد داریوش رضایینژاد به اشتباه یکی از دانشمندان
هستهای قلمداد شده است ، درحالیکه وی جزو دانشمندان هستهای نبوده و
دانشجوی دوره کارشناسی ارشد برق (گرایش قدرت) دانشگاه خواجه نصیر بوده.
بیوگرافی داریوش رضایینژاد
داریوش رضایینژاد یکی از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد برق (گرایش
قدرت) دانشگاه خواجهنصیرالدین طوسی بود که همراه همسر و فرزند خود در
مقابل درب خانهاش هدف سوءقصد ۲ موتور سوار قرار گرفت وترور شد.
غروب شنبه اول مرداد ۱۳۹۰ خبری فوری دل مردم ایران را لرزاند. خبری که پس
از ترور تعجب افکار عمومی را برانگیخت، زیرا برآورد
مردم از دستگاه امنیتی کشور این باور را داشت که پس از شهادت شهیدان
"علیمحمدی" و "شهریاری" تدابیر امنیتی برای حفظ جان کارکنان و دانشمندان هستهای
بیشتر خواهد شد.
گذری کوتاه بر زندگی شهید رضایینژاد
"شهید داریوش رضایینژاد" در صبح پنجشنبه ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ در شهرستان آبدانان از شهرستانهای استان ایلام به دنیا آمد.
وی از همان اویل کودکی در سخن گفتن و دیگر اعمال خود، نبوغ خود را به
اطرافیان نشان داد. وی همچنین به واسطهٔ اینکه جثهاش ظریفتر و کمی ریزتر
از هم سن و سالانش بود همراه با متولدین ۱۳۵۷ وارد دوره ابتدایی شد و همیشه
با هوش و توانایی خود معلم و دانش آموزان را تحت تأثیر قرار میداد. ایشان
کلاس سوم ابتدائی را طی تابستان گذراند و دیگر سالهای دوره ابتدائی شاگرد
اول و نماینده کلاس بود.
در دوره راهنمایی با توجه به
ظرفیت هوشی بسیار بالای داریوش، مقطع دوم را نیز در تابستان گذراند و با
توجه به این سرعت بالا در کسب مدارج علمی توانست پیش از همکلاسیهای خود
دوره متوسطه را به پایان رساند و در تیرماه ۱۳۷۳ دیپلم خود را در رشته
ریاضی دریافت کرد. "شهید رضایینژاد" همچنین چندین بار در مسابقات علمی
استان ایلام مقام اول را کسب کرد.
وی در مهر ماه ۱۳۷۳ در
رشته مهندسی برق، گرایش قدرت، در دانشگاه پذیرفته شد. ایشان به وجود پذیرش
در بسیاری از رشتههای مهندسی در دانشگاههای معتبر تهران، اصفهان، شیراز و
... بنابر انتخاب خود وارد دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان شد.
شهید
والامقام "داریوش رضایینژاد" با وجود نبوغ ذاتی در امور کارگاهی و
آزمایشگاهی که از ویژگیهای تمامی نوابغ و مخترعان است در تحصیل و پذیرش و
اجرای آکادمیک نیز بسیار منظم و کوشا بود. ایشان ضمن فراگیری و کسب تجربه
در رشته خود، در زمینه استفاده از رایانه و علوم کامپیوتری بسیار توانا
بود. با داشتن چنین تواناییهای، داریوش توانست در مدت هفت ترم و با رتبه
اول، به عنوان دانشجوی برتر دانشگاه، فارغالتحصیل شود.
شهید
رضایی نژاد به محض فارغالتحصیلی به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم تحقیقاتی و
علمی کشورمشغول به کار شد. در عرصه فعالیتش توانایی فراوانی داشت و نبوغ و
تلاش خود را در مسیر خدمت به وطن خویش قرارداد.
در همان نخستین سال
شروع به کار، در آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۳۷۸ در رشته مهندسی برق، گرایش
قدرت، در دانشگاه دولتی ارومیه پذیرفته و مشغول به ادامه تحصیل در دوره
کارشناسی ارشد شد. شهید رضایینژاد در تیر ماه سال ۱۳۷۹ ازدواج کرد و صاحب
یک فرزند دختر به اسم "آرمیتا" شد که متأسفانه این دختر خردسال قبل از پنج
سالگی و در برابر دیدگانش شاهد پرپر شدن پدر عزیزش بود.
دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهید رضایی نژاد
همسر
شهید رضایینژاد در شرح ماجرای این دیدار گفت: یک روز قبل از این دیدار،
تماسی با تلفن همراه من گرفته شد، وقتی آن را پاسخ دادم به من گفتند که ما
از برنامه روایت فتح هستیم.
پیرانی افزود: من تا آن زمان - بعد از
شهادت همسرم - به دلایل مختلف از جمله مسائل امنیتی و شخصی از مصاحبه با
خبرنگاران گریزان بودم، اما این بار نتوانستم با این درخواست مخالفت کنم؛
آنها گفتند به منزل شما میآییم تا نور خانه را تنظیم و آن را بررسی کنیم.
وی
با بیان اینکه آن روز خبرنگاران به خانه ما نیامدند و فردای آن روز که
پنجشنبه بود زنگ در خانه را زدند و گفتند از برنامه روایت فتح هستیم، گفت:
دو نفر بودند که وارد خانه شدند و گفتند بعد از نماز مغرب و عشا خواهیم
آمد.