وحید مرادی ❤️

درباره وحید مرادی
اواخر اردیبهشت ماه سال۹۷ وحید مرادی از افراد سابقه دار، چند روز پس از آزاد شدن از زندان در مهمانی یکی از دوستانش در ولنجک شرکت کرده بود اما با او درگیر شد و وی را به قتل رساند.

او بعد از قتل فرار و تلاش کرد با عبور از مرز به ترکیه بگریزد اما دستگیر شد. وحید از اشرار معروف و در اینستاگرام چهره شناخته شده‌ای بود. رسیدگی به پرونده قتلی که او مرتکب شده بود ادامه داشت تا اینکه ۲ماه بعد او در جریان درگیری دسته جمعی در زندان رجایی شهر به قتل رسید.

تحقیقات انجام شده نشان داد با وجود اینکه چندین نفر در درگیری حضور داشتند اما یکی از آنها به نام سعید، عامل اصلی قتل وحید است. بررسی سوابق این زندانی نشان می‌داد او پیش از این نیز مرتکب قتل شده اما توانسته بود رضایت اولیای دم را جلب کند.

او همچنین در یک سرقت مسلحانه در لاهیجان نیز شرکت داشت. در این شرایط او ۲مرتبه در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه و هر دو بار به قصاص محکوم شد اما این ۲ حکم در دیوان عالی کشور نقض شد تا پرونده برای سومین مرتبه به دادگاه برگردد.
در سومین دور از رسیدگی به پرونده قتل وحید مرادی که دیروز برگزار شد ابتدا پدر، مادر، فرزند و همسر (به‌عنوان ولی دم قهری فرزند)‌ او خواستار قصاص قاتل شدند. سپس نوبت به متهم رسید تا از خود دفاع کند.

او با وجود اعترافاتش در دادسرا، دست داشتن در قتل را انکار کرد و گفت: روز حادثه من را تازه از سوئیت آورده بودند. حمام کردم و وارد سالن شدم. من از درگیری بی‌خبر بودم که یک مرتبه دیدم وحید و دوستانش وارد و با بقیه زندانیان درگیر شدند.

متهم در ادامه گفت: قبول دارم که من هم در درگیری شرکت کردم اما قبول ندارم که من او را کشته‌ام. در دعوا افراد زیادی بودند که ممکن است آنها قاتل باشند.

به‌دنبال اظهارات متهم هیأت قضایی با اخذ آخرین دفاع از او برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

مقتول با ۱۶‌سابقه کیفری، آخرین بار به اتهام قتل یکی از دوستانش در میهمانی شبانه حین فرار در مرز ایران و ترکیه دستگیر شد. او تیرماه همان سال راهی زندان رجایی‌شهر شد و روز حادثه حین هواخوری در زندان با دو گروه از زندانیان درگیر و با پنج ضربه چاقوی سه زندانی شرور به قتل رسید.

با به دست آمدن این اطلاعات مأموران با رصد دوربین‌های مداربسته و تحقیق از شاهدا، تعداد ۱۷نفر از زندانیان را که در درگیری حضور داشتند، بازداشت کردند و با تحقیق از آن‌ها مشخص شد عاملان قتل دو مرد جوان به نام‌های عباس و سعید هستند.

سعید ۴۷ ساله با چند سابقه کیفری از جمله شرکت در سرقت مسلحانه از طلافروشی در لاهیجان و قتل منجر به رضایت در سال ۸۸، آخرین بار به اتهام قتل با شلیک گلوله به قصاص محکوم شده بود. او وقتی تحت بازجویی قرار گرفت با انکار جرمش گفت: «وحید در زندان کری‌خوانی می‌کرد و نام خودش را عقاب ایران گذاشته بود. او همه زندانیان را مجبور می‌کرد از دستوراتش اطاعت کنند. روز حادثه بعد از هواخوری به سلول برگشته بودم که ناگهان وحید و نوچه‌هایش با آب و روغن داغ در حالی که چاقو و قمه داشتند با ما درگیر شدند. فهمیدم یکی از آشناهای وحید در سالن پایین را باز گذاشته بود. باور کنید در آن درگیری ندیدم چه کسی وحید را به قتل رساند.»

دیگر متهم به نام عباس که سال‌۸۵، به اتهام قتل یکی از اعضای خانواده‌اش دستگیر و با رضایت اولیای‌دم منتظر محاکمه بود، در بازجویی‌ها با انکار جرمش گفت: «وحید در زندان کری‌خوانی می‌کرد و می‌گفت کفتارها باید پایین و شیرها باید بالا بنشینند. روز حادثه نیز همراه۵۰‌نفر از نوچه‌هایش با چاقو و آب‌جوش به ما حمله کردند و نفهمیدم چه کسی به او ضربه زد.»

با انکار متهمان، عباس تبرئه شد، اما برای سعید به اتهام مباشرت در قتل و برای دیگر متهمان به اتهام شرکت در نزاع دسته‌جمعی کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

متهمان در شعبه چهارم دادگاه محاکمه و به حبس محکوم شدند. سعید نیز با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد، اما با نقض این رأی از سوی قضات شعبه ۳۹ دیوان، او بار دیگر در همان شعبه پای میز محاکمه رفت. متهم در دومین جلسه محاکمه بعد از پخش فیلم صحنه قتل در دادگاه بار دیگر به قصاص محکوم، اما این حکم نیز در دیوان نقض شد.

به این ترتیب وی برای سومین بار در همان شعبه محاکمه و در آخرین دفاعش گفت: «در آن درگیری افراد زیادی بودند که ممکن است مقتول با ضربه چاقوی آن‌ها به قتل رسیده باشد.»

در پایان هیئت قضایی، با توجه به مدارک موجود در پرونده متهم را برای سومین بار به قصاص محکوم کرد.

وحید که از شرورهای معروف پایتخت است، ماجرای زندگی پرحاشیه‌اش را روایت می‌کند:

چند ‌سال داری؟

٣٤ سال.

ازدواج کردی؟

٥ سالی می‌شود که ازدواج کرده‌ام. یک پسر ٤ ساله دارم.

چندبار تا حالا زندانی شدی؟

١٤ بار دستگیر شدم. این‌ بار پانزدهم است که به جرم قتل دوستم به زندان می‌روم.

عکس بیشتر اینجا را کلیک کنین